جزئیات وبلاگ

به افراد نیازمند کمک کنید

  • Home / مقالات / ادامه انواع تفکر

تصمیمات قرار نیست که همیشه بهترین نتیجه را برای ما به دنبال داشته باشند. برای گرفتن بهترین تصمیم و عملکرد بهتر آن است که استفاده بهتری از منطق و استدلال صورت گیرد.
کاهی ممکن است که استدلال ، تقکر شهودی را تقویت کند و بتوان در یک راستا از هردوی آنها بهره برد. به عنوان مثال در حل یک سوال محاسباتی باید یک نگاه فهمید که کدام به جواب صحیح است و در پایان حل مسئله جواب نهایی با پاسخ سریعی که به دست آوردیم یکسان باشد.
تقویت تفکر شهودی
تفکر مثل یک عضله ای است که می توان آن را تقویت و بهبود بخشید. لازمه این کار پرداختن و پرورش برخی ویزگی هایی است که باعث ارتقای سطح تفکر شهودی در انسان می شود.
خوب بشنویم
شنیدن یکی از پنج حس اصلی انسان در درک محیط اطراف خود است که می توان اطلاعات را از این طریق جمع آوری کرد. وجود داشتن داده های مناسب در زمینه های متعدد یک از راه هایی است که می تواند تاثیر مثبتی روی شهود بگذارد.
عمل شنیدین با خوب گوش دادن به ثمر می رسد و لازمه ی آن، دقت و تمرکز در شنیدن است. با گوش دادن درست می توان درک درست و بیشتری از آنچه که شنیده این داشته باشیم.
خواندن کتاب
کتاب یکی از بزرگترین منبع دسترسی به اطلاعات است که می توان به راحتی در زمینه های مختلف به ان دست پیدا کرد.
در این بین توصیه های بیشماری شده است که اهمیت و تفاوت فرد کتابخوان و غیر کتابخوان را مشخص می کند.
کتابی که مطالعه می کنید علاوه بر افزایش بار علمی، سبک های مختلف زندگی را نیز می توانید تجربه کنید.
جدای از موضوع و نوع کتابی که می خوانید، غرق در دنیایی می شوید که مملو از تجربیات گوناگون و شیرین است.
توجه به جزئیات مختلف ، تجزیه و تحلیل وقایع به درستی، موجب گرفتن تصمیمات صحیح در روند زندگی می شود.
خودشناسی
اندیشیدن و رجوع به خود و احساسات، آگاهی و شناختی به ما میدهد که منجر به درک درست از خود، احساسات و ضعف هایمان می شود. ضعف هایمان را بپذیریم و تلاش برای رفع آنها کنیم.
زمانی که نپذیرفته ایم و درونمان را کشف نکرده باشیم، در تصمیماتی که اخذ می کنیم دچار لرزش می شویم.
اعتقادات خود را به درستی کندوکاو کنید و بسازید تا تصمیماتی بدون تعصب و پیش داوری داشته باشید.
معاشرت های اجتماعی
ارتباطات جمعی و معاشرت با افرادی که عقاید مشابهی با ما دارند، این باور را در ما شکل می دهد که در مسیر درستی قرار داریم. به طوری که باعث افزایش روحیه و اعتماد به نفس می شود.
آشنایی با افراد متفاوت و دیدگاه های مختلف دید ما را وسعت می بخشد و می تواند شروعی باشد برای تجارب هیجان انگیز. و این امر سبب افزایش سطح ریسک پذیری می شود.
شهود سنجی
برای سنجیدن و پی بردن به این موضوع که تصمیم گیری هایمان چگونه است، ابتدا مساله ای را انتخواب کنید که کم ریسک باشد و نتیجه مثبت را بتوان زود تشخیص داد.
تجربیاتی که به دست می آورید را ثبت کنید و نتایج را بسنجید. ثبت کردن آنها می تواند به ماندگار کردن آنها در حافظه کمک کند.
موانع تاثیر گذار در تفکر شهودی
عوامل گوناگونی است که باعث می شود که تفکر ما نتیجه و یا ارزیابی درستی نداشته باشد.
در ذیل به نکات کلی که در این رودد تاثیر می گذارند را به صورت کلی شرح دادیم.
• محدود کردن ذهن
• تاثیر گرفتن از هیجانات
• نبود اطلاعات کافی
• توجه نکردن به حالت های ممکنه

محدود کردن ذهن
محدود کردن ذهن مانع از کسب تجارب جدید و اندیشه های نو می شود، که روندی منفی و غیر قابل قبول در ارزیابی دارد.

تاثیر گرفتن از هیجانات
روندی که احساسات می تواند روی شهود بگذارد را نباید نادیده گرفت. هیجانات منفی و لحظه ای نمی گذارد تاثیر مثبتی در تصمیم گیری داشته باشیم. شناخت درست و دقیق از احساسات و مدیریت آن، ایت تاثیر را از بین می برد.
نبود اطلاعات کافی
ما در عصر اطلاعات و ارتباطات زندگی می کنیم، به طوری که این اطلاعات دائم در حال تغییر و افزوده شدن است. اگر اطلاعات در زمینه بحث یا موضوع مورد نظر کافی نباشد، نمی توان درک درستی از ان داشته باشیم.
توجه نکردن به حالت های ممکنه
محدود کردن خود به چند حالت مانع از انتخاب بهترین گزینه از گزینه های ممکنه می شود. در این بین ممکن است حالتی باشد که از برسی آن عافل مانده ایم و آن بهترین گزینه برای حل مسئله یا مشکل ما باشد.

تفکر استدلالی
تصمیم هایی که در زندگی می گیریم، مفید و مضر بودن آنهاست که روند زندگی مان را مشخص می کند. هر تصمیمی که
استدلال

تفکر اسفنجی: اطلاعات را صرفا جذب می کند، برسی نسبت به اطلاعات جذب شده انجام می دهد.
تفکر غربالی: اطلاعات را جستجو می کند، دسته بندی می کند و درست و نادرست را از هم جدا می کند.
مهم ترین ابزاری که در تفکر غربالی قرار می گیرد و لازمه تفکر انتقادی است، مطرح کردن پرسش های بجاست.
در زمان بروز مشکل چگونه میتوان تفکر منطقی نمود
در هنگام بروز مشکل یا هر پیشامد دیگر انسان بیشتر درگیر بخش احساسات و عواطف می شود و احتمال تصمیم گیری درست کاهش می یابد.
در این مواقع باید تا آنجایی که ممکن است راه هایی که کمتر احساسات را در گیر می کند انتخاب کرده مدت زمانی برای تحلیل و شناخت مشکل بگذاریم و در نهایت راه حلی را انتخاب کنیم که جنبه عقلانی و منطقی بالایی در حل مشکل ما داشته باشد. به این صورت احتمال انتخاب حل غیر درست پایین می آید.
تفکر انتقادی
تفکر انتقادی، زمینه های استدلالی منظم را با مشکلات و معضلات اجتماعی- اقتصادی فراهم می آورد. تفکر به منزله ی درجه ای از پیشرفت و توسعه عمومی یک جامعه است و اگر دانش آموختگان در پی شناخت و عرضه «چرا» ها باشند، بایستی از نظم فکری و ذهن سیستماتیک برخوردار باشند.
از ویژگی های ذهن سیستماتیک می توان مجموعه نگری، تشخیص تقدم ها و تأخرها، فهم علیت ها و تحلیل ها و توانایی نوسان تحلیلی میان سطوح علیت را نام برد. تحلیل و ترکیب، یک توانایی فکری است که از این طریق فرد توانایی پیدا می کند که نظر دهد، تحلیل کند، استنباط نماید و به استنتاج برسد و پیش بینی کند.
تفکر انتقادی، تفکری هدفمند است و قضاوتی است که فرد مسئول نظم دهی خود است و حاصل آن تحلیل، استنباط و ارزیابی است. به علاوه تفکر موجود، سبب توضیح شواهد مفاهیم، روش ها، ملاک ها و زمینه هایی می گردد که قضاوت خاصی بر آن استوار است و تفکر انتقادی شامل مهارتهای شناختی از قبیل مهارتهای تفکر سطح بالا، حل مسأله، فراشناخت و تفکر تأملی است.
تفکر انتقادی یا تفکر نقادانع بر خلاف تصور عموم به معنی انتقاد و یا عیب جویی نیست.
تفکر انتقادی نوعی اندیشیدن مستقل است که در بر گیرنده ی مهارت و توانایی های خاص است که با کسب آنها می توان گفت که دارای تفکر انتقادی هستیم.
تجزیه و تحلیل، قضاوت بر مبنای شاخص های استاندارد (شخصی و اجتماعی)، تفاوت قائل شدن برای اطلاعات و مستندات، استدلال بر اساس منطق، نتیجه گیری، مفهوم معنی بخشیدن ، به پایان رساندن و تبدیل آن به یک معنی و مفهوم براساس جمع بندی کلی و رسیدن به یک جواب.
نلسون نیز روش بحث سقراطی را به عنوان شیوه ای از آموزش مبتنی بر گفتگو ،جهت پرورش تفکر انتقادی ارائه نموده و در آن بر پایه چهار اصل ؛ (جستجوی حقیقت ، پرسشگری ، جهل عالمانه معلم و اعتقاد به بهبود شیوه تفکر )، از گفت گوی سقراطی برای واداشتن ذهن به “خود مختاری منطقی “، استفاده می کند.
تفکر انتقادی، در واقع یک نوع فعالیت شناختی و تلاش سازمان یافته مغزی جهت درک و ارزیابی یافته ها و پدیده ها و روابط موجود بین آنها می باشد که بر پایه مهارتهایی از قبیل استدلال و تجزیه و تحلیل استوار بوده که فرد بر این اساس در نهایت به باور و عملکرد خاص خودش می رسد.
از سوی دیگر واتسون و گلیزر، تفکر انتقادی را مجموعه ای از دانش، نگرش و مهارت معرفی می کند که این مجموعه جهت تعیین و تشخیص مشکل، انتخاب اطلاعات مناسب جهت حل مسأله، تشخیص پیش فرض ها و فرضیه سازی مناسب، انتخاب راه حل ها، آزمون نتایج و قضاوت در مورد اعتبار نتایج لازم و ملزوم است.
مهارتهای اصلی شناختی تفکر انتقادی شامل:
تفسیر: به معنی درک و بیان معانی مربوط به تجربیات متنوع است.
تحلیل: به معنی تشخیص هدف مطالب و پی بردن به ارتباطات موجود در بین آنها می باشد.
ارزشیابی: به معنی تعیین اعتبار مطالب و ارزیابی نحوه ارتباطات بین آنها می باشد.
استنباط: به معنی توانایی نتیجه گیری از مطالب می باشد.
توضیح : به معنای موجه نمایی و بیان نتایج استدلال.
خودتنظیمی: به معنی اصلاح و بازبینی تفکرات خود براساس مورد بررسی می باشد.
در واقع تفسیر، تحلیل، ارزیابی، استنتاج و خود تنظیمی جوهره تفکر انتقادی است. نظام آموزشی ما به سبب توجه به ریاضی و علوم تجربی و بی اعتنایی به علوم انسانی فاقد این جوهره هاست. چرا که این جوهره ها در علوم انسانی جای دارند. لذا از کاستی های نظام ما، فقدان خردورزی است.
تفکر انتقادی راهی برای عبور از این وابستگی ها و رسیدن به استقلال فکری است.
انیس، تفکرانتقادی را تفکری مستدل و تعمدی می داند بر این که چه چیزی را انجام دهیم یا ندهیم متمرکز است.
ویژگی ها یا گرایش های کلی:
1-جستجوی یک بیان روشن از موضوع یا سوال
2-جستجوی سوال
3-کوشش برای کسب اطلاعات جامع
4-استفاده و ذکر منابع معتبر
5-در نظر گرفتن موقعیت کلی
6-در نظر گرفتن نکته اصلی
7-از یاد نبردن مسئله اصلی مورد علاقه
8-جستجوی شقوق مختلف
9-انعطاف پذیر و بدون تعصب بودن
10- اتخاذ موضع کردن
11- تا حد امکان دقیق بودن
12- با هر یک از اجزای موقعیت کلی بصورت منظم برخورد کردن
13- استفاده کردن از توانایی های تفکر انتقادی
14- نسبت به احساس و سطح دانش دیگران حساس بودن. (سیف،1379). جنبش تفکر انتقادی در اوایل دهه 1960با تاثیر گذاری از افکار رابرت انیس نیروی مضاعف یافت.
رابرت انیس تفکر انتقادی را به عنوان تفکر منطقی مشخص شده به وسیله ی مهارت های شناختی پیچیده تعریف می کند. از نظر او زمینه سازی بر مهارت های فکری پیش فرض خلاقیت مانند اختراع، شرکت کردن، پیشنهاد جایگزین ها، تمثیل سازی و فرموله کردن فرضیه ها بسیار زیاد است و از طریق زمینه سازی، می توان رفتارهایی مانند کنجکاوی، راهبردی کردن و جدیت را تقویت کرد.
تفکر انتقادی به صورت های زیر تعریف شده است:”تفکر مستدل و تیز بینانه درباره اینکه چه چیزی را باور کنیم و چه اعمالی را انجام دهیم . با ارزیابی تصمیمات از راه وارسی منطقی و منظم، شواهد و راه حل ها.
مثال هایی از تفکر انتقادی عبارتند از: درک و فهم وتفسیر مسائل، تشخیص و تحلیل سوالها، تشخیص و کاربرد منطق (قیاس، استقراء، استنباط). نتیجه گیری معقول از اطلاعات حاصل از منابع مختلف کتب شفاهی و دفاع از آن، تمایز بین حقایق از عقاید، داوری در باور اعتبار منابع تصمیم گیری درباره اعمال مختلف، تشخیص فرض های بیان نشده، تشخیص بیانات کلیشه ای و قالبی، تشخیص نظام های ارزشی و عقیدتی مختلف، طرح سوال ها و پاسخ گویی به آنها.
داشتن نگاه انتقادی به این معنا است که انسان ها باید در برخورد با هر پدیده ای به وارسی همه جانبه آن توجه کنند و سپس به پذیرش یا رد آن بپردازند.
رابرت انیس معتقد است تفکر انتقادی که با آن سرو کار داریم همان تفکر تاملی است که در برگیرنده تفکر خلاق است به این دلیل که مجموع عناصر تشکیل دهنده تفکر خلاق در تفکر انتقادی و تفکر تاملی به کار گرفته می شود و این دو جدا از هم نیستند بلکه در برگیرنده آن است و باعث رشد آن می شود.
استدلال
ارکان استدلال
استدلال درست ، نادرست

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *