جزئیات وبلاگ

به افراد نیازمند کمک کنید

  • Home / مقالات / نقش سلامت روان…

سلامت روان کودک چه نقشی بر جامعه می گزارد؟
به طور اجمالی سلامت روان به نوع تفکر، احساسات و برخود افراد بستگی دارد. مراقبت از سلامت روان به اندازه اهمیت سلامت جسم مهم و پر اهمیت است.

والدین و مدرسه نقش مهمی در این زمینه دارند. سلامت روان کودک که درک خود، از محیط اطراف و نوع تفکر مرتبط بوده و موجب واکنش کودک با چالش ها و مسائل مختلف در زندگی خود شود.
فرقی ندارد کودک در چه سنی قرار دارد.
کودکان هم همانند بزرگسالان ممکن است با مشکلاتی روبه رو شوند که سلامت روان آنها را تهدید کند، به خصوص مواقعی که در مدرسه و یا در اجتماع هستند.

طبق آمار ثبت شده حدودا 5 درصد از کودکان به بیماری روانی دچار می باشند. در این باره کمتر از بزرگسالان خود مورد توجه و مراقبت قرار گرفته اند.

نقش مدرسه در سلامت روان کودکان

چیزی که امروزه مسولان و مربیان مدارس باید بدانند روانشناسی تربیتی است. این را باید بدانند که مدرسه در سلامت روان دانش آموزان به ویژه کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارد.

با فزونی جمعیت هیچ جامعه ای نمی تواند با تعداد کافی از متخصصان سلامت روان بتواند خدمات تشخیصی و درمان انجام دهد.

به این دلیل برای حل این چالش کارکنان مدارس باید با کمک مشورت و گذراندن دوره های آموزشی تخصصی بتوانند علاوه بر وضایف خود، در حوزه مشکلات جزئی کودکان و نوجوانان نقش بسزایی داشته باشند.

مدرسه نیز باید شرایطی را هموار سازد که رسیدن به سلامت روان آسوده گردد، مواردی که مدرسه باید مد نظر داشته باشد:
1. از بین بردن و شناخت محیطی سالم و مطلوب در زمینه فعالیت و اجتماع.
2. شناسایی و رفع هر چه زودتر مشکلاتی از قبیل عاطفی و روانی، اعم از دانش آموزان و کارکنان مدارس، در صورت لزوم ارجاع آنان به متخصص.
3. فراهم ساختن برنامه های آموزشی برای شناخت هر بیشتر مشکلات و شخصیت کودکان جهت کمک به معلمان، اولیا و دانش آموز.
4. برسی و مطالعه شرایط روانی حاکم بر مدرسه و تغییر آن در صورت لزوم.
5. فراهم ساختن بستری امن برای ارائه کمک های متعدد روانی و تربیتی به کودکان.

تاثیر معلم بر سلامت روان دانش آموز

برخی بر این باور اند که اگر معلمان به مشکلات و مسایل مرتبط با سلامت روان دانش آموزان بپردازند مانع تدریس و حتی ممکن است بروز مشکلاتی در دانش آموز شود.

و معتقدند که معلم ها نباید به غیر از درس دادن به این گونه کار ها بپردازد چرا که احتمال آسیب را به دانش آموزان بالا می برد.

ناگفته نماند که معلمان می توانند دوره های تربیتی کودک را گذرانده تا بتوانند ارتباط بهتری با دانش آموزان خود برقرار کنند.

کودکان در مدرسه آموزش می بینند که در زندگی چگونه با واقعیت ها روبه رو شده و آداب و رسوم و ارزش های موجود در جامعه را با توجه به نیاز های خود تطتبق دهند.

معلمان به تعبیری می توانند خصوصیات و رفتار خود را به دانش آموزان خود انتقال و یا آموزش دهند.

و گاها شده که معلم حسادت، کینه توزی، اختلاف طبقاطی، تمایز گذاشتن بین بچه ها از نظر دوستی با خانواده کودک، وارد کردن اختلافات خانوادگی و یا ضدیت قبیله ای را در امر آموزش و تربیت کودکان وارد کند.

از این رو آموزش مهارت های زندگی به کودکان بیسار مهم و اساسی بود و میتواند تاثیر مستقیمی روی شخصیت اهداف و زندگی دانش آموز بگذارد.

حدودا 12 سال از عمرمان صرف یادگیری و تعلیم می شود. یعنی از پیش دبستان تا مقاطع بالاتر تحصیلی.

تاثیر رفتاری که معلم روی دانش آموز گذاشته می تواند سبب دل زدگی او از مدرسه و تحصیل شود و یا مشتاق به یادگیری.

دید و رفتاری که معلم به دانش آموزان خود دارد هم روی جنبه های روانی آنها تاثیر میگذارد.

دیدگاهی که دانش آموزان، کودن، احمق و یا تعلیم ناپذیر هستند و یا گاها و همیشه برای تعلیم و تربیت باید مورد ضرب قرار گیرند هنوز رواج دارد.

دیدگاهی که دانش آموزان، کودن، احمق و یا تعلیم ناپذیر هستند و یا گاها و همیشه برای تعلیم و تربیت باید مورد ضرب قرار گیرند هنوز رواج دارد.

این موضوع اصل تعلیم و انسانیت را زیر پا می گذارد و سبب ناهنجاری هایی روانی، عاطفی و ضدیت اجتماعی را در کودکان سبب می شود.

بزرگ سالان هم خود زمانی کودک بوده اند و اکثرا طبق آموزه های قدیم که معلم و مدرسه هر طور که بخواهد می تواند برخورد کنند رشد یافته اند.

آموزگار مهربان و تسهیلگر باید باشد شخصی که دانش آموزان به آن احتیاج داشته و بتوانند تشنه یادگیری و تعلیم شوند و با آموزه هایش مسیر رشد یافتگی شان فراهم شود.

معلمان میتوانند کمک کرده که استعدادهای دانش آموزان کشف و شکوفا گشته و با تشویق و دلسوزی راه موفقیت را برای آنان هموار سازند.

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *